قلم شیدا | پایان شب های بلند انتظاری
مقالات
اشعار
تصاویر
احادیث

اشعار مهدوی

 پایان شب های بلند انتظاری

پایان شب های بلند انتظاری

 پایان شب های بلند انتظاری
آیا برای آمدن میلی نداری؟


من نذر کردم خاک پایت را ببوسم

آیا سر این بنده منّت می گذاری؟


من قبل از اینها این همه ویران نبودم
آباد بود این خانه ی ما روزگاری


من دل ندادم تا که روزی پس بگیرم
می خواستم پیشت بماند یادگاری


تا این که دل ها بوی سجّاده بگیرند
باید بیایی و کمی تربت بیاری


یک روز می آیی و تا صبح قیامت -
ما را به دست آسمان ها می سپاری


یک هفته ی دیگر دل آواره ی من -
باید بسازد با فقیری با نداری

 

 

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

نظرات

ارسال نظر