سخن ما همه از طره گيسوی تو بود
از لب لعل تو واز خم ابروی تو بود
هر کجا پا که نهادند همه خوبان جهان
صحبت از روی تو و موی تو و خوی تو بود
از تو محبوب تری سايه نيفکنده به ما
نظر خالق عالم به جهان سوی تو بود
نظم در عالم افلاک به يک غمزه توست
دم عيسی و يد موسی همه بازوی تو بود
مهديا خيز و قدم رنجه کن و رخ بنما
که همه خلق جهان منتظر روی تو بود
شاعر:حميد کرمی