قلم شیدا | جان فدا کردن میان لشکرت با نوکران
مقالات
اشعار
تصاویر
احادیث

اشعار مهدوی

جان فدا کردن میان لشکرت با نوکران

جان فدا کردن میان لشکرت با نوکران

دست های خالی از ما و عطایش با شما
آمدن تا سفره با ما و سخایش با شما

عاشق و معشوق هر کس کار خود را می کند
شاعری کردن ز ما، زلف رهایش با شما

از ازل تا روز آخر پای پرچم ماندنم‌...
...ابتدایش با تو بود و انتهایش با شما

سینه ها ملکِ تو شد یابن الحسن، آباد کن
سرزمین دل زِ ما، طرحِ بنایش با شما

بین ما و بین رب پرده دری هایی شده
رَبَّنا گفتن ز ما، إغْفِرْ لَنایش با شما

بی رضای تو گناه هیچ کس بخشیده نیست
آه از ما، توبه از ما و رضایش با شما

اذن گریه کردن بر فاطمه با مجتباست
روزی سینه زنی در روضه هایش با شما

همسرش را زد ولی تکلیف حیدر صبر بود
پس جزای سیلی و نارِ جفایش با شما

جان فدا کردن میان لشکرت با نوکران
بستن سربند زرد مرتضایش با شما

شاعر : محمد جواد شیرازی

نظرات

ارسال نظر