قلم شیدا | سر می زنم آنقدر به در تا بگشایی
مقالات
اشعار
تصاویر
احادیث

اشعار مهدوی

سر می زنم آنقدر به در تا بگشایی

سر می زنم آنقدر به در تا بگشایی

 

خوب است که عاشق جگری داشته باشد
آشفتگی بیشتری داشته باشد


حاجات بهانه است که ما اشک بریزیم
خوب است گدا چشم تری داشته باشد


پرواز من این است که یک کنج بیفتم
این بال بعید است پری داشته باشد


ای یار سفر کرده نگاه پر لطفت
وقتش شده بر ما نظری داشته باشد


گر سنگ دلم باز تعلق به تو دارم
هر کعبه ای باید حجری داشته باشد


سر می زنم آنقدر به در تا بگشایی
خوب است گدا هم هنری داشته باشد


تو سمت گدا پشت کنی بهتر از این است
که چشم به دست دگری داشته باشد


از دور خودت دور مکن چند گدا را
خوب است که شه دور و بری داشته باشد


قبل از سفر آخرت ای دوست دلم را
بگذار به سویت سفری داشته باشد


انگار بنا نیست ببینم تو را .... پس
بگذار دلم یک خبری داشته باشد

 

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

نظرات

ارسال نظر