داده به ما به دست خودش چشمِ تَر حسین
کربلا..، پای پیاده..، اربعین..، زائر شدن؛
هوای اربعین دارد دل بیچاره ام یارا
ای ساربان آهسته ران دارد توانم می رود
دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود
كسى كه از من و پدرم بالاتر بود در زمينش با دست خود كار مى كرد.