قلم شیدا | آمــده صاحب آدینه، خدایا شکـرت
مقالات
اشعار
تصاویر
احادیث

ولادت قائم، حجت الله امام مهدی (عج)

آمــده صاحب آدینه، خدایا شکـرت

آمــده صاحب آدینه، خدایا شکـرت

آمــده صاحب آدینه، خدایا شکـرت
رُخش افتاده در آیینه، خدایا شکـرت


شور می زد دلم از آمدن تو، امّا
زود آرام شد این سینه، خدایا شکرت


نقش بسته به لبِ حضرت زهرای بتول
باز هم خنده ی دیرینه، خدایا شکرت


عشق می خواست حکومت بکند در دل ها
جور شد دولت و کابینه، خدایا شکرت


چقدر خونِ جگر خورد دلم تا آمد
زهق الباطلِ هر کینه، خدایا شکرت


عمر قلبم به دعاگویی تان شد سِپری
بسته دستان دلم پینه، خدایا شکرت


اسم ما را بنویسید که رجعت بکنیم
قامتِ عشق ببندیم و قیامت بکنیم


مـاهیِ قــرمزم و تُنگ بلـورم سرداب
بیقرار توام و سنگ صبورم سرداب


هر شبی سیّدِ طاووس شدم از عشقت
چقدر خیس شد از اشکِ حضورم سرداب


بس که با عهد و وفا چله نشینی کردم
زخم برداشته، پهلوی غرورم سرداب


دلم از این همه دنیای پر آشوب گرفت
چـقدر منتظرِ صبح ظـهورم سرداب


اَینَ اَقمار مُنیره بـه لبم گُل کــرده
باز هم ندبه شد و من پُرِ شورم سرداب


عرق شرم از این درد که حتی یک بار
به رَه عشق نیفتاده عبورم سرداب


چقدر ریسه کشیدیم در این شهر شلوغ
انتظار دلمان حیف دروغ است دروغ



شاعر : نجمه پور ملکی

نظرات

ارسال نظر