قلم شیدا | اشعار مهدوی
مقالات
اشعار
تصاویر
احادیث

اشعار

اشعار مهدوی

منزهی به خدا از تمام این دنیا

و در نهایت غربت نشسته ای تنها

ادامه مطلب →

هر زهر علیرغم تو قندیست مکرّر

هر زشت علیرغم تو بسیار قشنگ ست

ادامه مطلب →

در این عصر جدایی امان از عصر جمعه

بگو آقا کجایی امان از عصر جمعه

ادامه مطلب →

تو زنده ای و نفس می کشد بهارانت

تو زنده ای و بمیرند سوگوارانت!

ادامه مطلب →

در منتها الیه نگاهت نشسته است

آنکه به هر دقیقه دلت را شکسته است

ادامه مطلب →

هر جمعه می بینم تو را از ابتدا نور

ای آنکه هستی در افق در انتها نور

ادامه مطلب →

می رسد آنکه به دستش گره ها وا شدنی است

آنکه با آمدنش نـور هویـدا شدنی است

ادامه مطلب →

ما را به جز خیالت، فکری دگر نباشد

در هیچ سر خیالی، زین خوبتر نباشد

ادامه مطلب →