قلم شیدا | اشعار مهدوی
مقالات
اشعار
تصاویر
احادیث

اشعار

اشعار مهدوی

دل که شد سائل تو فخر به عالم دارد

تیره بخت آنکه دلش حب تو را کم دارد

ادامه مطلب →

حرف از غروب جمعه شد و مرز غم شکست

جمعه شد و نیامد و دل باز هم شکست

ادامه مطلب →

بين ِ همه تو را طلبيدن به من رسيد

ديدن به تو رسيد و نديدن به من رسيد

ادامه مطلب →

به کوی دوست رسیدن چه لذتی دارد

 شراب عشق چشیدن چه لذتی دارد

ادامه مطلب →

سالی که بی حضورتو تحویل می شود

داغی به جان ما همه تحمیل می شود

ادامه مطلب →

منتقم می رسد و با غضب حیــدری اش

انتقام گل نشکفته ی زهرا شدنی است

ادامه مطلب →

ای آخرین منظومه ی پنهان زهرا

ای نقطه ی اعجاز « لا حول ولا » نور

ادامه مطلب →

خبری آمده از یار ، دلم می لرزد

دو قدم مانده به دیدار ، دلم می لرزد

ادامه مطلب →