مقدمه
برای شناسایی با منجی در بودا باید با دو واژه «بودا» و «بودیس توه» آشنا شویم.
در آیین بودیسم، بودا و بودیس توه عنوان هایی است که برای موجوداتی به کار می رود که در رستگاری انسان ها مؤثر هستند.
بودا:
به نجاتدهندگانی گفته میشود كه در زمان گذشته به دنيا آمدهاند و ابتدا صورت بشري داشتهاند، سپس به مرتبه اشراق رسيده و پسازاینکه انسانها را به راه درست زندگي رهنمون کردهاند، به مقام نيروانا (فناي مطلق) رسیدهاند.
یکی از مصداق های بودا که با آن اشاره می کنیم سیدارته گوتمه نام دارد.
سیدارته گوتمه مشهور به ساکیامونی ( حکیم قبیله ساکیا ) یا ساکیاسینها دو نام اخیر نامهای خانوادگی او بوده ولی گوتمه اسمی است ماخوذ از نام نژادی که خاندان وی بدان تعلق داشتند پدر او سودودنه و مادرش مایا دوی نام داشت . سودودنه راجه بود بر قبیله ساکیا در کاپیله وستو ( جنوب غربی نپال در هند شمالی ) حکومت می کرد و مادر نیز دختر راجه بود و بنابرین از طبقه ( نجبا و امرا ) بود وی در حدود 560 ق . م . متولد شد ودر 80 سالگی بدرود زندگی گفت . او موسس آیین یی است.
در اعتقاد بوداییان، بودا یک نوع اصل است كه در زمانهای مختلف، خود را توسط شخصیتهای مختلف متجلي میکند.
بودیس توه:
در حقيقت، بوداهاي بالقوه هستند كه حيات جسمي فعلي ندارند. هر فرد بودائی، قبل از رسيدن به مقام بودائیت، يك بوديس توه است. مثلاً «سیدارته»(1) پيش از بيداري، يك بوديس توه بود. مفهوم بوديس توه اگرچه در متن تفكرات اصيل بودائی وجود داشت، ولي بيشتر توسط «مهايانه»(2) موردتوجه و پردازش قرار گرفت.
در مكتب «هينه يانه»، تنها دو بودا از اين قبيل ذکرشده است كه يكي همان سیدارته گوتمه است و ديگري «ميتريه» كه يك بودیس توه است و بودائیت او در حال كمون (شدن/ به صورت بالقوه) است.
اما در مکتب «مهايانه» توجه بيشتري به اين موجودات علوي شده است. در اين مكتب، سیدارته، چهارمين بودا از بودايان زميني است كه به دنيا آمده، و پنجمين بودا كه خواهد آمد و اكنون بوديستوه است، همان ميتريه است.
ميتريه کیست؟
همانطور كه گفته شد، مفهوم منجي و موعود در بودا را ميتوان در همين مفهوم «ميتريه» ـ كه علیرغم اختلافات موجود، در هر دو مكتب عمده بودائی مشترك است ـ بهوضوح ديد.
ميتريه بوديس توهاي است كه در آينده میآید، و هماکنون در حال كمون است. او منتظر است كه زمان بروز و ظهور او درروی زمين فرارسد. در آنوقت، مرتبه شهود و اشراق را حاصل كرده، خلايق را در عصر خويش، همانند گوتمه، به سرمنزل سعادت رهبري کند، و به همگان مژده رهايي آنها از چرخه برگشت به دنياي سراسر رنج را میدهد.
مفهوم ميتريه در بوديسم ـ و خصوصاً در مهايانه ـ مورد احترام و بزرگي خاصي است، و از او تمثالها و پيكرهايي ساختهشده، و او را درنهایت مجد و بزرگي، به هيئت مردي نشسته كه آماده برخاستن است، نشان دادهاند.
اگرچه در مورد جزئيات اتفاقات و زندگی ميتريه به هنگام زندگي در اين دنيا، معلومات يكسان و زيادي در متون مقدس بودائی وجود ندارد، ولي اعتقاد به آمدن او در بوديسم، يك اصل انكارناپذير است.
در «مهاونسه»(3) چنين اتفاقاتی را در مورد زمان آمدن ميتريه میخوانیم:
«پسازآنکه شاكيه موني به پري نيروانه رسيد، جهان پاي به سراشيبي اجتماعي و کیهانشناختی نهاد. پنج هزار سال پس از آخرين بودا، آفتابِ آموزههای بودائی افول میکند و طول عمر آدميان به ده سال فرو میکاهد. در اين زمان، چرخه وارونه و زندگي متحول میشود؛ بهطوریکه متوسط عمر مردم به هشتاد سال میرسد. با اين عمرهاي طولاني و زمينه مناسب براي تعاليم بودا، يك راهنما خواهد آمد. او براي مردم رفاه و بهروزي میآورد و آموزههای بودا را ترويج میکند. آنگاهکه چنين فضاي بهشت گونهای فراهم شد، ميتريه از آسمان نزول میکند و بودائی خويش را به كمال میرساند.»
منجی در آئین هندو
آیین هندویی در حدود 1500 سال قبل از میلاد مسیح بنیاد نهاده شده است و یکی از پرطرفدارترین آئینهای جهان بهشمار میآید. در دین هندو فرقههای متعددی وجود دارند و دو فرقه اصلی آن، خدایانی چون «ویشنو» خدای خالق و«شیوا» خدای منهدمکننده را میپرستند و حداقل 59 فرقه فرعی نیز نوعی خدای شخصی را ستایش میکنند و بت پرستی در سرتاسر شبه قاره هند به اشکال مختلف وجود دارد.
در آئین هندو از نجاتدهنده و موعودی به نام «آواتارا» سخن به میان آمده است و در منابع هندوها در کتاب «اوپانیشاد» منجی موعود «مظهر ویشنو» (مظهر دهم) معرفی شدهاست.
در این کتاب آمده است مظهر «ویشنو» که در انقضای کلی یا عصر آهن سوار بر اسب سفید ظاهر میشود درحالیکه شمشیر برهنه درخشانی بهصورت ستاره دنبالهدار در دست دارد و شریران (بدکاران) را تماماً هلاک میسازد و خلقت را از نو تجدید و پاکی را رجعت خواهد داد این مظهر دهم در انقضای عالم ظهور خواهد کرد. (4)
در همین زمینه «شاکمونی» که به اعتقاد هندوها پیغمبری صاحب دین بوده است در کتاب خود پیرامون منجی موعود اینگونه بشارت میدهد: «حکومت و دولت جهانی به دست مردی از ذرّیه سیّد خلایق عالمیان «کشن» (که دربشارت فوق فرزند برومندش را به نام «ایستاده و خداشناس» نامیدهاند چنانکه شیعیان او را «قائم» میخوانند) تمامشده و او کسی است که بر کوههای مشرق و مغرب دنیا حکم براند و بر ابرها سوار شود و فرشتگان کارکنان او باشند و جن و انس در خدمت او درآیند. دین خدا یک دین شود و دین خدا زنده گردد و نام او «ایستاده و خداشناس» باشد.» (5)
در همین زمینه در کتاب باسک که از کتابهای آسمانی هندویان به شمار میرود آمدهاست: «دور دنیا به پادشاه عادلی در آخرالزمان تمام شود که پیشوای ملائکه و پریان و آدمیان باشد حق و راستی با او همراه است و آنچه در دریاها زمین ها وکوهها پنهان شده باشد همه را به دست می آورد و ازآسمان ها و زمین آنچه باشد خبر دهد و از او کسی بزرگتر به دنیا نیاید.» (6)
در کتاب پاتیکل که از بزرگان هندو و در نظر آنان صاحب کتاب آسمانی است راجع به منجی آخرالزمان اینگونه آمدهاست: «چون مدت روز تمام شود و دنیای کهنه نو زنده گردد صاحب ملک تازه، از فرزندان دو پیشوای جهان یکی ناموس آخرالزمان [و دیگری صدیق اکبر پیدا شود یعنی وصی بزرگتر وی که پشن نام دارد و نام آن صاحب ملک تازه، «راهنما» است. به حق پادشاه شود و خلیفه رام [رام به لغت سانسکریتی نام خدای سبحان است] باشد و حکم براند و او را معجزه بسیاراست او بسیارکشیده شود و عمر او از فرزندان ناموس اکبر زیاد باشد و آخر دنیا به او تمام شود.» (7)
پینوشت و منابع:
1. از بزرگان آئین بودائی
2. از مکاتب آئین بودائی
3. یکی از متون مقدس آئین بودا
4. کتاب اوپانیشاد ص 737
5. ادیان و مهدویت ص 18
6. کتاب باسک ص 19
7. ادیان و مهدویت ص 19