منجی در آیین یهود
مقدمه
منجی موعود و باور به منجی و مصلحی که در آخرالزمان ظهور میکند تا بشر را با عدالت حقیقی آشنا کند و بساط ظلم را برچیند در تمام ادیان وجود دارد. یهودیان هم بهعنوان یکی از اولین ادیان الهی که کتاب مقدسی داشتند و وحی بر پیامبر آنان، حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیهالسلام) نازل میگشت، به منجی آخرالزمان اعتقاد دارند.
اما اینکه منجی وعده داده شده، دقیقاً در نظر یهودیان کیست، چه زمانی ظهور خواهد کرد و چه ویژگیهایی دارد، موضوعی است که در این مطلب به طور مختصر به آن اشاره میکنیم.
برای بررسی این مطلب باید ابتدا به پیشینه قوم یهود در اعتقاد به منجی بر اساس منابع اصلی خود این دین نگاهی انداخت تا بتوان به مختصات درست منجی رسید یعنی همان کسی که امروز! بله امروز بعد از پیامبر آخرالزمان قوم یهود به آن اعتقاد دارند و منتظر ظهور او است!
منجی یهودیان کیست؟
به اعتقاد تمامی انديشمندان يهود، منجی و مصلح آخرالزمان، انسانی است همانند ديگر انسانها كه داراي جلوه و قدرت الهی است و جهان را با نور خويش كه جلوهای از نور خداست روشن خواهد کرد.(1) منجی موعود در آيين يهود، با نامهای متعدّد از جمله: ماشيح (مسيح)(2)، داوود(3) و فرزند داوود(4) ياد شده است.
واژه «ماشيح» كلمه عبري و معادل واژه فارسي مسيحا، به معناي مسح شده يا به معناي تدهين شدن به روغن مقدس است. اين واژه ابتدا مفهوم نجات بخشي نداشته، بلكه صرفاً يك لقب افتخارآميز براي پادشاهان قديم بنياسرائيل بود، ولي بعدها به كاهنان بزرگ و در موردي به كوروش (پادشاه ايراني) لقب ماشيح دادند، زيرا بر اساس متون مقدس يهود، نخستين بار اين واژه به طالوت اطلاق شد، چون بنياسرائيل در اوج بدبختي و فلاكت به سر ميبردند و گرفتار انواع رنج و شداید، دزدي و ظلم شده بودند، ازاینرو براي رهايي از اين دردسرها به خدمت سموئيل نبي (يكي از انبياي بنياسرائيل) رسيدند و به ايشان پيشنهاد كردند حاكمي را بر آنها نصب كند، تا از اين وضعيت اسفناك بيرون آيند و قدرت حفاظت از آنها و داراييهاي آنان را داشته باشد، سموئيل هم طالوت را ماشيح (تدهين كننده) يهود ناميد.(5)
پس فهميده ميشود واژه ماشيح عنوان موعود خواهی و نجاتبخشي (كه امروز مطرح است) در يهود نبوده و اساساً پيشينه آن در ميان يهوديان، به زمان سموئيل محدود ميشود و قبلاً چنين چيزي مطرح نبود، اگر چه برخي يهوديان تلاش كردند كه اين ماشيحگري را از تورات و اسفار آن به دست آوردند، ولي توفيق چنداني در اين زمينه پيدا نكردند.
توجه به انتظار منجي موعود در آيين يهود
يكی ديگر از مسائل مورد توجّه در آيين يهود مسئله انتظار منجی موعود است. بهعنوانمثال درجایی از كتاب مقدّس، با اشاره به اينكه هميشه و در هرلحظه بايد منتظر ظهور منجی موعود بود و آن را دور ندانست و از آن نااميد نشد آمده است:
"همواره منتظر ظهور او باش، اگر چه (فرارسيدن پايان ذلّت) به تأخير بيفتد، با وجود اين در انتظارش باش"(6)
در جاي ديگر همچنین آمده است: «هر وقت ببينی كه دولتها باهم به جنگ میپردازند، منتظر قدوم ماشيح باش"(7)
زمينه طرح ماشيح در يهود
دو عامل مهم را ميتوان در طرح ماشيح مؤثر دانست:
- پيشينه بسيار تاريك قوم يهود است، زيرا تاريخ يهود سرتاسر درد و رنج و تاريكي بود، به طوري كه هيچ نقطه روشني در آن ديده نميشد، در مقاطعي اين گرفتاريها به اوج خود ميرسيد، براي همين آنان همواره به دنبال يك نقطه روشن بودند. ازاینرو طرح ماشيح و گئولا (نجات) همچون چراغي که اميد را در ميان آنان روشن نگاه ميداشت.
- ماشيح وعده خداوند بر قوم يهود است، زيرا اينان اعتقاد داشتند هرگاه به شرايط الهي عمل كنند، خداوند نيز به وعده خود عمل خواهد كرد، ماشيح آمده و آنان را نجات خواهد داد و اين رنجها به خاطر اين است كه بنياسرائيل پيمانشكني كرده و به معاهده خود با خدا عمل نكرده است.
با توجه به اين اصل كه تاريكي و سياهي شب، قبل از دميدن سپيده، فزوني مييابد، دانشمندان يهود اين نكته را به مردم يادآوري مينمودند كه پيش از ظهور ماشيح، آشفتگي و فساد در جهان به حدّ اعلي خواهد رسيد و مشكلات و سختيهاي زندگي تقريباً غير قابل تحمل خواهند شد؛(8) پس اگر شما خواهان وعده الهي و آمدن ماشيح هستيد، بايد بر عهد و پيمان خود بمانيد و مقاومت كنيد.
تحول در انديشه ماشيح از قومينگري به فرا قومي
ماشيح براي نجات يك قوم طرح شد و اصلاً در اين اطلاق، فرا قومي ديده نميشود، منتهي وقتي اين حكومت به مراحل كامل خود در عصر داود علیهالسلام و سليمان علیهالسلام رسيد ـ كه ميتوان آن را مصداق وعده الهي بر بنياسرائيل دانست ـ براي همه عالمان يهود، اين ايده مطرح شد كه اين حكومت مسيحايي حضرت داود براي هميشه ادامه خواهد داشت كه اين مطالب را ميتوان در آيات سموئيل اول ملاحظه كرد (9) و حتي در سراسر مزامير، دوران داود و سليمان علیهماالسلام بهعنوان دوران طلايي يهود در عصر آرمانيشان و حكومت ابدي مطرح است.(10)
اما ديري نپاييد كه حكومت سليمان علیهالسلام كه يك حكومت واحد بود، به دوتکه تبديل شد و ازاینرو وقتي دوران انحطاط حكومت بنياسرائيل شروع ميشود، ماشيح بودن داود و سليمان علیهماالسلام
رنگ ميبازد و ازاینجا ميگويند: اين حكومت ماشيح موعود، نبوده و ماشيح در آينده خواهد آمد. ازاینجا به بعد انتظار موعود بيشتر ميشود، زيرا بدبختيها و رنجهاي يهوديان در اين دوران افزايش پيدا ميكند. بنابراين ميتوان گفت كه دو عامل در گسترش مفهوم ماشيح به انديشه فراملی نقش داشته است:
1- وعده ماشيح در قول رسولاني نظير هوشح به خصوص اشعياي نبی
در ابتدا پيشگوييهايي از آمدن دوران طلايي براي يهود مطرح بود، ولي در وعدههاي اشعياي نبي، از اين فراتر ميرود؛ وي علاوه بر تأكيد اينكه وعده الهي تحقق پيدا خواهد كرد، به آمدن شخصي به نام عمانوئيل(11) بهعنوان پادشاه تازه تصريح ميكند.(12)
ايده نجات در كتاب دانيال نبي علیهالسلام رنگ جديتري به خود ميگيرد، آنجا كه ميگويد: «ملكوت خداوند عادلانه و جاودان خواهد بود و در تاريخ بشر هيچ رويدادي خارج از قدرت خداوند رخ نداده و در آينده هم رخ نخواهد داد و آينده جهان به دست پسر انسان ـ ماشيح ـ و حكومت الهي اداره خواهد شد و اينكه حكومتش ابدي است.(13)
2- اسارتهاي بابِلي
يهوديان دو اسارت داشتند، اين اسارتها كه يكي در سال 588 قبل از ميلاد و ديگري در سال 597 قبل از ميلاد كه به فاصله نُه سال بعد اتفاق افتاد، در عبور ماشيحگري قومينگر به انديشه فرا قومي نقش جدي داشت؛ مؤيد اين مطلب آن است كه ذوالقرنین، وقتي يهوديان را از اسارت آزاد كرد، به او لقب ماشيح دادند.
ویژگیهای منجی یهودیان
اولین ویژگی منجی که تقریباً در تمام ادیان یکی است، برپایی عدالت و پیروزی صالحان بر ستمگران است. در زبور داود (علی نبینا و آله و علیهالسلام) که تحت عنوان «مزامیر» در لابهلای عهد عتیق آمده، میتوان گفت در هر بخشی از آنکه اشارهای به ظهور آن حضرت شده، نویدی از پیروزی صالحان بر ظالمان و تشکیل حکومت واحد جهانی موجود است.
جالب توجه اینکه مطالبی که قرآن کریم، پیرامون ظهور منجی از زبور نقل کرده، در زبور فعلی عیناً موجود است و از تحریف مصون مانده. قرآن کریم چنین میفرماید:
"و ما بعد از تورات در زبور (داود) نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد"(14)
قرآن کریم این مطلب را از زبور نقل میکند و عین همین عبارت در زبور موجود است. در متن «زبور» آمده است:
"...زیرا که شریران منقطع خواهند شد، و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد... و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد..."(15)
ویژگیهای دیگری که در این کتاب آمده، چنین است:
"...مسكينان را به عدالت داوری خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين به راستی حكم خواهد نمود. كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند ميانش امانت..."(16)
علائم ظهور منجی آخرالزمان
مسئله منجی موعود در آئين يهود، تا آنجا مورد توجّه قرار گرفته است كه حتی به علائم ظهور اين منجی موعود اشاراتی شده است؛ از جمله اين كه:
"در دوره ای كه ماشيح فرزند داوود ظهور میکند، جوانان به پيران بیاحترامی كرده و آنها را خجالت خواهند داد. فرزند از پدر خود حيا نمیکند. محل تحصيل و مطالعه به اماكن فساد مبدّل شده، دانش دبيران فاسد خواهد گشت و كسانی كه از خطا كردن بترسند منفور خواهند بود.(17) دستها به خون و انگشتها به شرارت آلوده است. انصاف از آدميان دور شده و عدالت با آنان فاصله گرفته است. گناهان فزونی گرفته و خطاها بسيار شده است و عليه آنان گواهی میدهد"(18)
پيامد موعود باوری در يهود
موعود باوری در آيين يهود، آثار و پيامدهايي بر پيروان اين دين داشت كه برخي از آنها عبارتاند از:
- اميد به تحقق وعده الهي؛
- صبر و آرامش در برابر مشكلات؛
- نشاط در زندگي و شادابي؛
- وحدت قومي؛
- تن دادن به شريعت و رفتار شرعي.
زمان ظهور منجی یهودیان
طبق باور یهودیان، برای ظهور مسیح و قیام او تاریخ مشخصی وجود ندارد.(19) در مورد زمان ظهور منجی موعود بايد گفت: كوشش برای محاسبه و يافتن زمان ظهور ماشيح از طرف اكثريت دانشمندان يهود به شدّت تقبيح شده است؛ زيرا اين محاسبات و پیشگوئیها، اميدهايی در دل مردم پديد میآورد كه بعداً به حقيقت نپيوسته و باعِث يأس و محروميت میشود. از اين رو چنين اخطار شديدی داريم: «لعنت بر كسانی باد كه تاريخ پايان ذلّت اسرائيل و ظهور ماشيح را محاسبه میکنند.(20)
نتیجه
بنابراين با توجه به آيات بیشماری كه در عهد عتيق (تورات) و کتابهای معتبر يهوديان همچون تلمود آمده، استنباط میشود كه يهوديان، همانند پيروان ديگر اديان آسمانی در انتظار مصلح جهانی هستند و آمدن او را مساوی با عدالت و صلح تلقّی میکنند و هر چند كه آمدن ماشيح را بيشتر در جهت تشكيل حكومت يهوديان تفسير میکنند كه با آمدنش پادشاهی قوم يهود بازگردانده میشود، اما آنچه مورد توجه
است، اصل اعتقاد به مصلح آخرالزمان است كه مورد توافق تمامی اديان ابراهيمی است و يهوديان نيز در اين امر اشتراك دارند.
منابع:
1-اشعيا، فصل 60، آيه 19. به نقل از موعود
2-پسيقتا رباتي، 152 الف به نقل از گنجينه ای از تلمود، ص 352. به نقل از همان.
3-هوشِيَع، فصل 3، آيه 5. به نقل از همان.
4-گنجينه ای از تلمود، ص 352. به نقل از همان.
5-سموئيل اول، باب 24، آيه 6
6-تلمود، فصل 12، ص 356. به نقل از همان.
7-كتاب مقدّس، سفر پيدايش، 14. به نقل از همان.
8-كهل، ابراهام، انسان، خدا، ماشيح در آموزه يهود، ترجمه امير فريدون گرگاني، ص262 و 261.
9-سموئيل، باب7، آيات 12-15.
10-هوشح، باب1، آيه11.
11-معناي عمانوئيل يعني خدا با ماست.
12-اشعياء، باب7، آيه14.
13-دانيال، باب8، آيات 13-1 و يا باب 8، آيه15.
14-آیه 105، سوره انبیا.
15-کتاب مزامیر، مزمور 37، بندهای 9ـ12 و 17ـ18. به نقل از http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2691/6563/76321
16-تورات، اشعياه نبي، فصل 11، آيات 4 و 5. به نقل از موعود.
17-سنهدرين 97، الف و تلمود، ص354. به نقل از همان.
18-تورات، اشعياه نبي، فصل 59، آيات 3-15. به نقل از همان.
19-راشد محصل، محمد تقی، نجات بخشی در ادیان، ص 116؛ به نقل از http://adyanshenasi.blogfa.com/page/lecture15
20-تلمود، فصل 12، ماشيح، ص 356. به نقل از موعود.