منجی موعود در آیین زرتشت
مقدمه
عقیده به منجی موعود و وعده ظهور او در متون همه ادیان الهی غیر ابراهیمی یا ابراهیمی حتی در مکاتب بشری تحقیقاً وجود دارد و در تمام منابع آیین زرتشت نیز به چشم میخورد بهطوریکه نام، ویژگیها و حدود زمان ظهور او به طور مشخص بیانشده. در این مقاله که مطالب آن با درج منابع از اوستا "نام فراگیر مجموعه کهن نوشتار و سرودههای ایرانیان" و کتب پهلوی استخراج شده است[1] به خوبی میتوان دریافت که منجی موعود در آیین زرتشت چه نامیده شده، چه ویژگیهایی دارد، وعده ظهور او در چه عصری دادهشده و عملکرد او بعد از ظهور بیانشده.
معرفی منجی آخرالزمان در اوستا
دانشمند و مستشرق انگلیسی جیمز هوپ مولتن "James Hope Moulton" به طور کلی سوشیوسها "سوشینت یا سوشیانت یا سوشیانس یا استوتارت به عنوان رهایی بخش است که در دین زرتشت یا مزدیسنا، منجی نهائی زمین" را خود زرتشت و حامیان وی و کسانی که دین مزدیسنا را تقویت کرده مقصود میباشد. اما مندرجات سایر قسمتهای اوستا که با یک طرز شاعرانه بیانشده است دو قسم تعبیر و تفسیر کردهاند؛ دستهای دیگر از دانشمندان میپندارند که سوشیوسها در جزوات اوستا همان زرتشت و یارانش میباشند که در زنده و خرم نمودن دین همت خواهند گماشت، دسته دیگری سوشیوسها را به معنی ظاهری گرفته میگوید به همانطوری که در جزوات اوستا مذکور است نجاتدهندگانی ظهور خواهند نمود.
در آیین زرتشتی طول جهان را دوازده هزار سال قرار داده به چهار عهد سه هزار سالی تقسیم کردهاند که در سه هزار سال چهارم زرتشت برانگیخته شد.[2]
در اوستا و کتب متأخر زرتشتیان که همگی بر اساس اوستا هستند اینگونه بیانشده که در سال اول از سه هزار سال آخر زرتشت به پیامبری رسید و در آغاز هر یک از هزاره یازدهمین و دوازدهمین دو تن از پسران زرتشت ظهور خواهند نمود. سرانجام در اواخر دوازدهمین هزاره پسر سومی یعنی سوشیانت پدید گشته جهان را نو خواهد نمود مردگان را برانگیخته قیامت و جهان معنوی خواهد آراست. پس از دانستن این مقدمات گویی اینکه به سه پسر زرتشت که در آخرالزمان تولد یابند سوشیانت نام دادهاند.
کلمه سوشیانت در اوستا سئوشیانت آمده است در پهلوی سوشیانت یا سوشانس یا سوسیوش یا سیوسوش گویند. این کلمه از ریشه سو که به معنی بهره و منفعت است میباشد کلمه سود فارسی از همین ریشه و بنیاد است و در خود اوستا سوشیانت نیز چنین معنی شده است. درواقع او را ازاینجهت سوشیانت خوانند که به کلیه جهان مادی سود و منفعت میرساند.[3] بهعبارتدیگر سوشیانت به معنی رهاننده و نجاتدهنده است.
در اوستا برخی موارد زرتشت خود را سوشیانت یعنی نجاتدهنده میخواند.
(ای مزدا و ای اشاکی خواهم دانست که شما نسبت به کسی که در پی تباه کردن من است قادر هستید آنچه پاداش نیک نهاد است باید از آن آگاه شوم سوشیانت را «نجاتدهنده را» آرزوی آن است که از قسمت خویش بهرهمند باشد)[4].
مقصود زرتشت در اینجا از سوشیانت خودش میباشد و خود را سوشیانت و رهاننده مینامد.
اما در قسمتهای دیگر سوشیانتها به صیغه جمع آمده است و زرتشت از آن یاران و حامیان و مبلغین دین خود را اراده کرده است.
(از روان سوشیانتهای بزرگ که گفتارشان پر از حکمت است و از سوشیانتهای بزرگ که گفتارشان پر از حکمت است و از سوشیانتهای ممالک که در مقابل حکم مزدا کوشا هستند)[5].
از این موارد به خوبی برمیآید که عقیده به سوشیانت بسیار قدیم و تأسیس آن به خود مؤسس دین مزدیسنا منسوب است.
در سایر قسمتهای اوستا نیز غالباً سوشیانتها جمع آمده است و از آنها پیشوایان و جانشینان زرتشت که در تبلیغ کردن دین کوشا هستند و مردم را به راه راست هدایت میکنند اراده گردیده است. گذشته از این مکرراً در اوستا از سوشيانسهايی اسم برده شد که در آخرالزمان ظهور کنند و بسا از سوشیانت اخیری که پس از ظهور او قیامت خواهد شد اسم برده شده است. پیش از آنکه به شرح قطعات اوستا و مندرجات سایر کتب مذهبی راجع به سوشیانتها بپردازیم لازم است به طور اجمال چند کلمه در خصوص آنان گفته تا بعد مفصلتر شرح دهیم.
گفتیم که بنا به سنت سه هزار سال اخیر عمر جهان مادی عهد سلطنت روحانی زرتشت و سه پسران آینده اوست که هر یک به فاصله هزار سال از همدیگر پا به دایره وجود گذارند. اسامی این سه پسر و مادرهای آنان و محل تولد آنان در خود اوستا مندرج است ولی وقت ظهور آنان در اوستا معلوم نیست، همینقدر میدانیم که در آخرالزمان ظهور خواهند کرد.
ولی در کتب پهلوی وقت تقریبی آن معلوم است:
(مرا دریاب و مرا در مراسم به کار بر و به من درود فرست و به من نماز و تحیات آر چنانکه در آینده سوشیانتها مرا خواهند ستود)[6]
(ما میستاییم فروهر مقدس در گذشتگان پاکدین را و فروهای پاکدینانی که در حیات هستند و فروهر مردانی که هنوز متولد نشدند و سوشیانسهای نو کننده جهان خواهند بود)[7]
(ای سپنتمان فروهرهای نخستین آموزگاران دین و فروهرهای مردانی که هنوز متولد نشدند و در آینده سوشیانسهای نو کننده جهان خواهند بود از فروهرهای سایر مردمان قویتر هستند)[8]
(فر کیانی توانا را میستاییم که با یزدان مینوی و جهانی مختص است و در آینده به مردانی که هنوز متولد نشدند کسانی که سوشیانسهای نو کننده جهانند مختص خواهد بود)[9]
از این فقرات به خوبی برمیآید که برای آینده ظهور سه پسر زرتشت انتظار میرود.
اسامی سه پسر زرتشت
اما در مورد اسامی این سه پسر در منابع زرتشتی چنین آمده است:
(به فَروَهَر اوخشیتارته "Ukhsyat ereta" مقدس درود میفرستیم به فروهر اوخشیتنمنکه "Ukhsyat nemah" درود میفرستیم به فروهر استوتارته "Astvat ereta" درود میفرستیم به آن کسی که سوشیانت پیروز گر موسوم خواهد شد و استوتارته موسوم خواهد شد، او را ازاینرو سوشیانت نامند برای آنکه او به همه موجودات مادی سود بخشد او را ازاینجهت استوتارته گویند برای آنکه آنچه در جهان دارای جسم و جانی است از پرتو او به یک زندگانی فناناپذیر رسد تا آنکه به ضد دروغ از جنس دو پا مقاومت تواند بنماید تا آنکه پاکدینان در ستیزگی به ضد دشمنان ایستادگی توانند کرد)[10]
معنی لفظی اوخشیتارته چنین است کسی که قانون مقدس را میپروراند. امروزه این اسم را اوشیدر یا هوشیدر گویند ولی در کتب پهلوی خورشیتدر و اوشیتر هم آمده است و گاهی کلمه "بامی" افزوده میگویند اوشیدربامی.
دومین موعود که اوخشیتنمنگه باشد به معنی کسی که فزاینده و پروراننده نماز و ستایش است میباشد امروز اوشیدر ماه یا هوشیدر ماه گویند در کتب مذهبی خورشیتماه و اوشیتر ماه هم ضبطشده است درواقع بایستی اوشیدرنماز بگویند چه کلمه نمنگه به معنی نماز است.
سومین موعود استوتارته در اصطلاح به معنی کسی که مظهر و پیکر مقدس میباشد، در خود اوستا نیز به معنی لفظی این کلمه اشارهشده است. درواقع سوشیانت را استوتارته گویند برای آنکه آنچه در جهان دارای جسم و جانی است از پرتو او به یک زندگانی فناناپذیر رسد.[11] در هرجایی از اوستا که سوشیانت مفرد آمده است از او آخرین موعود استوتارته اراده شده است. چنانکه امروز سوشیانت میگوییم همان آخرین رهاننده مقصود است و در آنجایی که به فروهر نخستین بشر کیومرث تا به سوشیانت درود فرستاده میشود بیشک مقصود همان استوتارته میباشد.[12] نیز آمده است که (به بهرام آفریده مزدا درود میفرستیم و به سوشیانت پیروز گر درود میفرستیم)[13]
همچنین در منابع دیگر به کسی درود فرستاده میشود که به کلام سوشیانت که از پرتوش جهان راستی برپا خواهد شد متکی باشد.[14]
اسامی مادران اوشیدربامی، اوشیدر ماه و سوشیانت
اسامی مادران اوشیدربامی، اوشیدر ماه و سوشیانت در خود اوستا برای ما محفوظ مانده است.
(ما به فروهر دوشیزه پاکدین سروتتفذری درود میفرستیم ما به فروهر دوشیزه پاکدین و نگهوفذری درود میفرستیم ما به فروهر دوشیزه پاکدین اردتفذری کسی که نیز ویسپتاوروایری نامیده خواهد شد درود میفرستیم، او چنین نامیده خواهد شد برای آنکه از او پسری به وجود خواهد آمد که به خصومت همه دیوها "در آیین مزدیسنا دیو ها به معنی پروردگاران باطل" و مردمان غلبه خواهد نمود)[15]
معنی لفظی اسم سروتتفذری مادر اوشیدربامی یعنی کسی که پدرش نامی و مشهور است و معنی اسم ونگهوفذری مادر اوشیدر ماه اینطور است "کسی که از پدر شریف و بزرگ است" و اردتفذری که اسم مادر سوشیانت است به معنی کسی که دارای پدر نیک است ترجمهشده. ویسپتاوروایری که اسم دومی مادر سوشیانت است در خود اوستا معنی شده است.
در طی مندرجات اوستا راجع به سوشیانتها غالباً ذکرشده است که آنان نو کنندگان جهان میباشند این صفت در اوستا فرشوچرتر آمده است و رسالت سوشیانتها از برای همین است که جهان را تازه و خرم کنند و از شدت آسیب اهریمن بکاهند و هر یک از سوشیانتها در وقتی ظهور خواهند کرد که گیتی دچار پنجه قهر و کین اهریمن شده باشد و به این مناسبت به آنان سوشیانت یعنی سود دهنده یا نجاتدهنده نام دادهاند. پدرشان زرتشت نیز بنا به قول سنت در وقتی اهورامزدا او را برانگیخت که جهان سخت گرفتار طغیان و فساد اهریمن بود.
یاران سوشیانت
دیگر آنکه در طی مندرجات اوستا بسا از یاران سوشیانت اسم برده شد که در نو نمودن جهان با او همراهی کنند و مینویسد که پانزده مرد و پانزده زن با سوشیانت همراه خواهند بود که در نو نمودن جهان از معاونین او بشمار آیند.[16]
در ادامه بیان شرایط جهان قبل از ظهور اینگونه میگوید:
(آنگاه که سوشیانس جهان راستی را از دروغ پاک خواهد نمود او با دیدگان دانا بسوی مخلوقات خواهد نگریست پس از میان رفتن دروغ، او تمام موجودات زمین را با دیدگان بصیر خواهد نگریست. نظر او کلیه مخلوقات جهانی را فنا ناپذیر سازد. یاران استوت ارته "Astavt Eretah" پیروزمند نیز با او ظهور کنند کسانی که نیک اندیش، نیک گفتار، نیک کردار به دیناند کسانی که هیچ وقت قولی که با زبان خویش دادهاند نشکنند. در مقابل آنان عفریت خشم نابکار فرار کند؛ استوت ارته به دروغ خبیث نابکار ظفر خواهد یافت. اندیشه زرتشت را بواسطه اندیشه خوب مغلوب خواهند نمود گفتار دروغین را با کلام راستین شکست خواهند داد. امرداد و خرداد دیوهای گرسنگی و تشنگی را خواهند برانداخت اهریمن بدکنش ضعیف گشته گریزان خواهد شد)[17].
موعد ظهور سوشیانت
در مجموعه کتب زرتشتیان زمان دقیق ظهور مشخص نشده و اشاره به ابتدای هزاره آخر جهان طبق تقسیمبندی اوستا و علامت بر حق بودن وی این است که خورشید در مدت ده شبانهروز غیر متحرک در وسط اسمان خواهد ایستاد و به هفتکشور روی زمین نور خواهد پاشید آنکه دلش باخدا نیست از دیدن این خارقالعاده زهره خویش باخته از هول و هراس جان خواهد سپرد زمین از ناپاکان تهی گردد.
با ظهور سوشیانت دشمنان زرتشت نابود شوند، درختان در مدت سه سال خزان نبینند، هوشیدر آئین مزدیسنا را برقرار سازد، به جهان خرمی بخشد، در مدت صد و پنجاه سال به عدل و انصاف کوشد، در عهد وی گرگ گرسنهای پدیدار گشته جهان را گرفتار پنجه کین خویش کند مردم به نزد هوشیدر شکایت برند آن حضرت نماز یزدان بجای آورد و مردم را به سلاح برگرفتن و به جنگ جانور اهریمنی شتافتن امر کند آن بلا در میدان کارزار هلاک شود و زمین نیز از گزند درندگان دیگر ایمن گردد.
گفتیم که هریک از موعودهای مزدیسنا وقتی ظهور کند که جهان از طغیان اهریمن تباه گشته و مخلوقات ایزدی به ستوه آمده باشد ظهور هوشیدر نیز در چنین روزگاری خواهد بود وقتیکه نیکان بهسختی افتند و مردم به همدیگر کینهورزند، ستم و دروغ فراوان شود، تابستان از زمستان مشخص نباشد، جوانان گرفتار بلیات و بیماریها شوند، کودکان زود بمیرند، آتشوآب و گیاه آلوده و ناپاک گردد؛ آنگاه اهورا به عالمیان رحمت فرستد.
در اوستا بعد از تشریح نحوه تولد و ظهور دو منجی اول و بیان اینکه با وجود هدایت آنها دنیا دوباره به بدی کشیده میشود علائم ظهور سوشیانت منجی موعود آخرالزمان را بیان میکند.
بهواسطه غیر متحرک ماندن خورشید در میان آسمان در مدت سی شبانهروز به عالمیان ظهور سوشیانت بشارت داده خواهد شد. سوشیانت دارای فر کیانی است درمان دروغ زادگان در دست او است غذایش از سرچشمه مینوی است، از پیکرش مانند خورشید چنان فروغ بتابد که در دورترین کشور روی زمین نمودار باشد؛ گویا با شش چشم جهات را ششگانه بسیط زمین را نگران است از ظهور وی اهریمن نیست شود خلایق را که بگرد وی جمع آیند، به ستایش پروردگار امر کند در بامداد بایاوران جاویدانی خویش نماز صبح بجای آورد آنگاه مردگان برخاستن آغاز کنند جهان خوش و خرم شود عالم معنوی روی نماید راستی لوای پیروزی برافرازد.
منابع:
[1] - ابراهیم پورداوود، 1264-1348، ایرانشناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی در دانشگاه تهران
[2] - فصل اول بندهش
[3] - فروردینیشت، فقره 129
[4] - گاتها، سپنتمدگاتا، یسنا 48، قطعه 9 همچنین در یسنا 45، قطعه 11 و یسنا 53، قطعه 2
[5] - گاتها، یسنا 34، قطعه 13، و یسنا 46، قطعه 3، و یسنا 48، قطعه 12
[6] - گاتها، یسنا 9، فقره 2
[7] - گاتها، یسنا 24، فقره 5
[8] - فروردینیشت، فقره 17
[9] - زامیادیشت فقره 22
[10] - فروردینیشت، فقرات 128 و 129
[11] - همان فقره 129
[12] - یسنای 26 فقره 10
[13] - یسنا 59، فقره 28
[14] - ویسپردکرده 2، فقره 5
[15] - فروردینیشت، فقرات 141 تا 142
[16] - بندهش، فصل سیام، فقره 17
[17] - زامیادیشت، فقرات 91 تا 97