قلم شیدا | عبدالله بن عبدالمطلب
مقالات
اشعار
تصاویر
احادیث

پدران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

عبدالله بن عبدالمطلب

بسم الله الرحمن الرحیم

مقاله شماره یک تاریخ اسلام

عبدالله کوچکترین فرزند عبدالمطلب بود،عبدالله،ابوطالب،زبیر،عبدالکعبه،عاتکه،اُمیمه،بَرَّه تعدادی از فرزندان عبدالمطلب بودند.مادر اینان فاطمه نام داشت و فاطمه دختر عمروبن عمران بن مخزوم بود.

روزی که عبدالله ابن عبدالمطلب به دنیا آمد دانشمندان یهود از به دنیا آمدنش با خبر شدند زیرا جامه ای سپید و پشمین در نزد آنان بود که به خون یحی ابن زکریا آغشته بود،بزرگان یهود در کتاب های خود خوانده بودند: هر گاه دیدید از جامه ی سپید خون میچکد بدانید که پدر محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم در آن لحظه زاده شده است چون چنین دیدند همگی به سمت مکه به راه افتادند تا عبدالله را به قتل برسانند اما خداوند شر آنان را از سر او کوتاه کرد و همگی به سرزمین خود برگشتند علمای یهود میگفتند که ما نوری در عبدالله میدیدیم که البته این نور از آنِ عبدالله نبود بلکه این نور از آنِ محمد صلی الله علیه و آله و سلم بود.

در حدیثی داریم که پیامبر فرمودند: انابنُ الذبحیین-من فرزند دو قربانی ام (1)
عبدالمطلب ده پسر و شش دختر از زنان متعدد داشت روزي عبدالمطلب ده فرزند پسر خود را فرا خواند و فرمود: چون مناصب سقايت و رفادت كارهاي مشكل بلاد ماست من با خداي خود عهد كرده بودم اگر ده فرزند پسر به من عنايت کند كه كمك و پشتيباني كارهايم كنند و اداره مناصب مرا ادامه دهند يكي را در راه خدا قرباني كنم.
فرزندان با شنيدن اين نذر خود را آماده اجراي فرمان پدر در بامداد فردا كردند. در آن شب خانه هاي زنان عبدالمطلب شيونكده شد.

بامداد فردا عبدالمطلب بر آن شد اسامي ده تن فرزند خود را در ده قرعه بنويسد و استخراج كند. هر نام كه از نخستين قرعه برآيد او را قرباني كند. در نهایت قرعه به نام عبدالله افتاد
در شهر منتشر شد كه عبدالله جوان را قرباني مي كنند. صدها دختر در روياي شبانه، جمال بي مثال و آرام جان او را در خواب مي ديدند. نور نبوت از سيماي درخشان او تجلي بخش و گرمي بخش جانها و دلها بود. عبدالمطلب عبدالله را بسيار دوست مي داشت. عبدالمطلب در دل نالان گرديد ولي در برابر نذري كه كرده بود ثابت قدم ماند. دست او را گرفت و به محل موعود برد كارد برگرفت تا او را قرباني كند. آه از نهاد جمع برآمد بسان آنكه زلزله افتد شهر مكه لرزيد. صداي گريه زنان به آسمان بلند شد در اين هنگام باد سخت سرسام انگيزي از صحرا برخاست. وحوش بيابان را فرار داد و به وحشت افكند. خاندان يقظه سوگند ياد كردند مانع كشته شدن عبدالله شوند چون مادرش وي را دوست مي داشت. نزد عبدالمطلب آمدند و گفتند عبدالله فرزند فاطمه خواهر ماست. راضي به قطع ريشه حيات اين جوان ناكام عزيز نيستيم.
عبدالمطلب ناچار براي رفع تكليف با آنها نزد زنی کاهن به نام سجاح رفتند تا با وي مشاوره كنند و راي او را بجويند و اجرا كنند. سجاح گفت اي مردم مكه بين عبدالله و ده شتر قرعه كشي كنيد اگر به نام عبداله آمد باز دهشتر ديگر اضافه کنید و قرعه اندازيد و آنقدر ادامه دهيد تا به نام شتر آيد و عبدالله نجات يابد.

مراسم قرعه كشي بين عبدالله و شتران آغاز گرديد. در نخستين قرعه نام عبدالله در آمد. تا ده بار قرعه به نام عبدالله درآمد هنگامي كه تعداد شتران به صد رسيد به نام شتر گرديد. عبدالله نجات يافت. قريش شادي كرده گفتند اين رضايت خداست. ولي عبدالمطلب دلگير بود مي ترسيد رضايت خداوند حاصل نشده باشد. با صلاح ديد قوم دو بار ديگر قرعه كشي كردند و هر دو بار به همان ترتيب به نام شتر شد.

از اين رو به فرمان عبدالمطلب كه مسرور گرديده بود صد شتر فديه عبدالله نموده قرباني كردند. اين پيشامد براي عرب نيز قانوني شد كه ديه (خونبها) مرد صد شتر باشد.

عبدالمطلب كه مانند هاشم پدر بزرگوارش بخشنده و كريم الطبع بود گوشت شترها را به نيازمندان داد، قسمتي را هم دستور داد به بيابان برده براي پرندگان و چرندگان بگذارند. فديه كردن گوشت قرباني بين نيازمندان از آن زمان مرسوم گرديد تا امروز باقي مانده است.(2)

عبدالله با دختری به نام آمنه فرزند وَهَب ازدواج کرد،حضرت عبدالله زمانی که با آمنه ازدواج کردند سی سال داشتند البته قول های دیگری هم هست که میگویند بیست و پنج و یا هفده ساله بوده است (3)

عبدالله طبق قولی در مدینه و قبل از تولد پیامبر صلی الله علیه و آله وصلم از دنیا رفت(4)

 

اللهم عجل لولیک الفرج...

 

 

منابع:

اصلی:نام کتاب: توتیای دیگان، نویسنده:حاج شیخ عباس قمی

1- نام کتاب : قصص الأنبياء نویسنده : السيد نعمة الله الجزائري جلد : 1 صفحه 149
  - نام کتاب : بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : 12  صفحه : 124

2- بر گرفته از كتاب « محمد رسول الله » تاليف ذبيح الله قديمي انتشارات اداره روزنامه يوميه آريان

3-اَزهار بستان الناظرین (نسخه خطی کتاب خانه ملِک)

4-الکامل 548:1

نظرات

ارسال نظر